یاران همه مست و خبر از خویش ندارند

یاران همه مست و خبر از خویش ندارند
پروای خمار من درویش ندارند
جان کندن فرهاد چه دانند که چون است
آنها که چو من کوه غمی پیش ندارند
درد دل خود با که بگوییم که یاران
با ما بجز از سرزنشی بیش ندارند
یوسف نکند یاد ز یعقوب که خوبان
بیگانه نهادند و غم خویش ندارند
حق نمک خنده شیرین نشناسند
کافر نمکانی که دل ریش ندارند
با نوش لبان خرمگسانند رقیبان
اهلی مطلب نوش که جز نیش ندارند
اهلی شیرازی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *