سرخوشانه

سرخوشانه
پنجه در پنجهٔ خود زور نباید بزنم
به خودم وصلهٔ ناجور نباید بزنم

با همین روز و شب تازه بگیرم عادت
حرف از تیرگی گور نباید بزنم

خاطراتم همه‌اش آتش و نیش و زهر است
دست در خانهٔ زنبور نباید بزنم

سرخوشانه به ترنم بنشینم، با بغض –
به گلویم گرهِ کور نباید بزنم

شاد باشم به دو-سه نغمهٔ قند قطغن
زخمهٔ تلخ به تنبور نباید بزنم!

شاد باشم که تنور است غم بی‌وطنی
دست و پا در دل تندور* نباید بزنم

در جهانی که شده خانهٔ خون‌آشامان
خون به جز از رگ انگور نباید بزنم!

سهراب سیرت

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *