کلاه کج به تو میزیبید ای شاه خراسانی
هنوزم مرد با غیرت به بلخ و هم بدخشانی
فقط نام تو درج است در کتاب عشق و آزادی
هنوزم مظهر غیرت به مرو و سُغد و تهرانی
کجا شد آن همه رهرو، چه آمد بر سر یاران
تو رفتی بر سر ما آمد از هر سو پریشانی
تو بودی رهبر مردم به کولاب و تخارستان
به یادت اشک میریزند دختانِ زرافشانی
بیا بنگر که یارانت به این مردم چه ها کردند
جفا و غدر و بی مهری و یک عالم پریشانی
طلحه مهاجر