لبت شیرین تر از شهد و زبانت نیشکر باشد

لبت شیرین تر از شهد و زبانت نیشکر باشد
خوشا بر تشنه کامی، کامش از کام تو تر باشد
چه لذت می برد هر واژه ی اشعار با نامت…
چه حسرت می خورد بیتی، هجایش مختصر باشد
قلم در صفحه ی قلبم عجب مستانه می رقصد
فقط شیطان که در انجام فوق العاده شر باشد
به لبخندت دل یک شهر اغوا کرده ی بانو
مگر بالا تر از این دلبری هایت هنر باشد ؟!
تو خورشیدی ، فضای کهکشان بی تو سیه چالست
و مهتاب از میان ابروانت رهگذر باشد
مرا از تلخ کامی های شیرین گل هراسی نیست
عسل می آید از زنبور ، زهرش تلخ تر باشد
به ناز از لشکر نازی گرفتی استقامت را
و لبخندت کند مغلوب، اگرچه هیتلر باشد
خوشا دستی که در دامان پاکت خورد پیوندش
جگر نه ؛ قلب ، شاید مهرش از این بیشتر باشد
سرود از پنجه ی سبز شما سرچشمه می گیرد
شکر از شیره ی لبهای بانو خوش اثر باشد
محمد خردمند
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *