برخاک تن از ابر لبت می چکد آرام

برخاک تن از ابر لبت می چکد آرام
هر چک چکِ این بوسه به ما می رسد آرام
در هر نفس عشق تو صد گل به خیالم
تامی شگفد باغ دلم می شود آرام
این تاک تنم مست و پراز شیره ی انگور
صد جام شراب از لب من می خورد آرام
حس می کنم آن آتش بوسه که شبم سوخت
از پشت درِ ما سحری می رود آرام
هر دم غزلی نغمه ی لا لایِ خواند
در دامن من عشق که سر می نهد آرام
من ساحل و او لحظه ی آرامشِ دریا
با موج تنش جان مرا می برد آرام
او رفت و مرا برکه ی رویا به هدر رفت
چون خواب که از چشم ترم می پرد آرام
شگوفه باختری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *