بیشۀ یاد

بیشۀ یاد
شب بشکن در دل من خون سحر را یله کن
دشت خموشی مرا ساحت صد ولوله کن
پنجرۀ بستۀ من حنجرۀ خستۀ من
از تن بشکستۀ من شکوه نما و گله کن
ای نگهت راهبرم رمز تنت بال و پرم
راه تویی من سفرم خالیم از فاصله کن
چشمۀ نوری و صفا خانۀ سوری و نوا
ساده گی پاک مرا لانۀ صد چلچله کن
رخصت پرواز تویی موجب آغاز تویی
حاجب آواز تویی ناله شو و هلهله کن
ریشۀ فریاد تویی بیشۀ هر یاد تویی
شب شکن شاد تویی در دل من غلغله کن
حمیرا نکهت دستگیرزاده
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *