بازکن در را

بازکن در را
بازکن در را که آزادی و نان می آورند
خاک می خواهند ، یعنی رایگان می آورند
بندوبازِ بازوبسته بودن در نیستند
نان وآزادی زراه آسمان می آورند
گرنیاوردند نانی ، خیر ، بهرزلف ما
شانه های بهترین نوع جهان می آورند
نردبان آسمان مولوی ناید بکار
ازبرون هرگونه خواهی نردبان می آورند
ازشبان هم مهربان تر گرگهاآورده اند
گرگ هم طبق تقاضای شبان می آورند
دزد را اول به آن سو ها اشارت می کنند
بعد بهرپاسبان هم پاسبان می آورند
ارمغان حرف نشنو های آزادی طلب
کنده و زنجیر آزادی نشان می آورند
ازبرای باغها رنگ دگر آورده اند
آب ازجوی دگردربوستان می آورند
مرغ باید بازبان دام خوشخوانی کند
آن زبان را گرنداند ترجمان می آورند
ریزمی کردند جلهایی که دی از عشق باغ
بهرصیادان کنون تیروکمان می آورند
***
جل : (جَ) پرنده یی خوش خوان ، باتاجی کوچک . درایران چکاوک می نامند .
ریزکردن : خوانش پیوسته و دوام دار جل .
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *