نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم خالی

نشد از گریهٔ مستانه ساقی، دل کنم خالی
من دریاکش، این پیمانه را مشکل کنم خالی
نوازش از غم جانان، ز من قالب تهی کردن
چو صاحب خانه آید، بایدم منزل کنم خالی
حزین از همّت مردانه، دارم شرمساری‌ها
اگر دریا و کان، در دامن سائل کنم خالی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *