دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگی اولی

دلا در عشق جانان خواری و خونخوارگی اولی
ز ناز و سرکشی مسکینی و بیچارگی اولی
سپردن جان بدست یار و گشتن از جهان فارغ
چو باید کشته شد در عاشقی یکبارگی اولی
من و کنج غم و دردل خیال بزم وصل او
فراغت نیست در خاطر مرا غمخوارگی اولی
خوشست آن روی زیبا جلوه گر در پرده ی غیبت
ولیکن گه‌گهی در دیدهٔ نظارگی اولی
فغانی از سر کویش برون رو با دل پر خون
چو یار آواره می‌خواهد ترا آوارگی اولی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *