باز استکبار دونان از جفا ها گل کند

باز استکبار دونان از جفا ها گل کند
فطرت ناکاره گان تا بال عنقا گل کند
زحمت دهقان و آب و خاک را تاثیر نیست
تخم هرزه هر کجای است رسوا گل کند
سعی ناهموار هر سو میزند جوش بلا
دیگ بی سر پوش را روغن دو بالا گل کند
میرود رنگ بهار سبز در باد خزان
رخت آفت در گلستان تماشا گل کند
داغ محرومیست اما است همت استوار
قطره های چشمه ای ما روز ِ دریا گل کند
هستی آزاده گان را است آزادی بقا
بر حریصان واگذارید قید دنیا گل کند
هر نفس خشتِ کند از عمر ناپا و عبث
جسم در خاک سیه روح با مسیحا گل کند
استیلای عهد و پیمان را کجا بوی وفاست
عاقبت بینی ز پشت پرده جولا گل کند
وحشت و وهم است بچشمان بلا نادیدگان
گرد باد مست اگر در دشت و صحرا گل کند
تو و من را آتش جنگ است در پی هوشدار
جمع شو چون پرده های غنچه تا ما گل کند
نیک اندیشانه باید کرد تدبیر و عمل
تا به افکار که ما داریم مروا گل کند
کی شود محمود اغفال بد و بدکاره گان
بر سر ناکس اگر اسم مسما گل کند

سه شنبه 16 میزان 1392 هجری آفتابی
که برابر میشود به 08 اکتوبر 2013 میلادی
سرودم کابل

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *