بهار آمد و دیگر هوای یارم کو

بهار آمد و دیگر هوای یارم کو
گل بنفشه و نسرین و لاله زارم کو
فلک ز برف و خنک میزند سخن با من
طراوتِ چمن و باد ِ خوشگوارم کو
نشانه ی ز شقایق به دشت نتوان یافت
ز ضیمران بجز از داغ روزگارم کو
نشاط و عیش چو سیمرغ گشت افسانه
به وصل یار دگر تابِ انتظارم کو
نموده هجر چنان دردمند و بیمارم
رخ چو برگ گل و گونه ی انارم کو
نمانده است ز میثاق پار هیچ نشان
به یار وعده ی مستحکم و قرارم کو
ز بس زمانه ستم میکند به هر رنگی
به ماه و، سال و، شب و روز اعتبار کو
سرم به حادثه ها میشود طرف هرجا
ز بار دوش نفس نخلی استوارم کو
بهار شوق به محمود بال افشاند
سعادت دو جهان بخت رستگارم کو

چهارشنبه 14 حوت 1392 هجری آفتابی
که برابر میشود به 05 مارچ 2014 میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *