آيينه را به پيش دهانم مياوريد

آيينه را به پيش دهانم مياوريد
نام مرا ز صفحهٔ هستی برآوريد
من را به شست و شوی و به تکفين چه حاجت است؟
پيش از جنازه هم به مغاکی درآوريد
تکليف جسم من سر دوش کسی مباد
از خانه تا حضيره به پشت خر آوريد
اين کهنه دلق من بر اسقات کافی است
مثل غريب کم بغل بی زر آوريد
حلوای شاميم به جهان اينقدر بس است
بر مورچگان تربت من شکر آوريد
اينست حاجت دل بيچاره عشقري
ای دوستان ز روی شفقت برآوريد
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *