ببا خوب و خوب و خوب ترینها قیاس کن
گر قامت چو سرو من اینگونه بد رسید
رخصت بگیر قامت ما را چو داس کن
فرمان اگر به کوی تو از ما نمی رسد
بگذار از این غرور و کمی التماس کن
اندوه ی خار را ز تف دامن به چین
دامن من، پر از گلِ زیبای یاس کن
حالا که تندرست مرا دیدنی نهی
نابود مرا بسوز و چو بیمار لاس کن
خواهی تو اسم من به حرف خورد واگذار
یا نام من به کلک هنرمندِ خاص کن
————————-
شاعره رحیم جان”