زبان فارسی بیشک شرین است

زبان فارسی بیشک شرین است
شکرشوراست پیش اش.انگبین است
دری،هرواکه واکه کوهِ نوراست
به قلبم حک و در خونم عجین است
بیا بشنو حدیث شاه و شهکار
که دنیا گهٓ چنان و گهٓ چنین است
ببین شهنامه و کاخ بلند اش
مگر محمود در زیر زمین است
که رستم زابلی بود هیچ شک نیست
ز مادر کابلی بوده یقین است
نبرد رستم و نو باوه سهراب
حزین است وحزین است وحزین است
حکایت ها سیاحت های سعدی
عراق و شام و ترکستانِ چین است
گلستانش گلِ دایم بهار است
که تاج فارسی را تک نگین است
جلالِ دین جلالدین محمد
غزل هایش به نام شمسِ دین است
خدای مثنوی مولای بلخی
که با هر دین و هر ملت قرین است
مگو دیگر که حافظ نکته دان نیست
که ما دیدیم دانای بهین است
غزل با هر زبان زیباست اما
غزل با فارسی زیبا ترین است
نگنجد وصف حافظ در زبا نم
شرین است وشرین است و شرین است
تملق گر زمن خواهی ندانم
حقیقت گر زمن پرسی همین است
که تا آدم شدن بوزینه بوده…..
گپ بیدل نه حرفِ داروین است….
الفت ملزم
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *