قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تصميم هايي وجود دارد كه هيچ كس نبايد ناگزير به گرفتن شان شود. (ژان پل سارتر)

دختر شرمگين را دوست بدار و او را به مرد هوشيار و دانايي به عروسي ده زيرا مرد دانا و هوشيار مانند زمين نيکي است…

تعريف كردن يعني پديد آوردن، چرا كه زندگي يعني فقط زيسته بودن. (فرناندو پسوا)

در آن كس كه راستي، نيكويي، آمرزش، پاكدامني، خويشتنداري، ميانه‌روي، بي‌آلايشي و خردمندي باشد، چنين كسي پير است. (بودا)

تغيير دهندگان اثر گذار در جهان، كساني هستند كه بر خلاف جريان شنا مي كنند. (نامشخص)

در اين جهان هراس به دل راه مده، بزودي خواهي دريافت چه لطيفه اي در خود دارد رنج كشيدن و نيرومند بودن. (هنري وادزورث لانگ‌فلو)

تفاوت بين خوب و عالي، تنها اندكي تلاش بيشتر است. (نامشخص)

در باتري انديشه ي خود، جرياني ديگرگون را روشن كنيد تا بي درنگ در جهان عيني نيز دگرگوني را به چشم ببينيد. (فلورانس اسكاول شين)

تك تك ما سرانجام، روزي داوري خواهيم شد. مهم اين است كه چقدر زندگي كرده‌ايم، نه چقدر زنده بوده‌ايم. چقدر بخشيده‌ايم، نه چقدر داشته‌ايم. چقدر…

در برف، سپيدي آشكار است. آيا تن به آن مي دهي؟ بسياري با نمايي سپيد، در ژرفناي [ وجود ] خود نيستي را پرورش داده…

تلاش كن نشانه ها را دريابي و به آنها احترام بگذاري. (پائولو كوئيلو)

در بينوايي همچنان كه در سرما نيز ديده مي شود، افراد به يكديگر فشرده مي گردند. (ويكتور هوگو)

تلويزيون به وسيله ي افرادي شما را در منزلتان سرگرم مي كند كه در حالت عادي [ آنها را ] به خانه ي خود راه…

در پي كسي باشيد كه شما را به سبب تفاوت [=ديگرگوني]‌هايتان دوست بدارد، نه به رغم [=برخلاف] آنها. (لئوبوسكاليا)

تمام چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. (مارك تواين)

در تن نحيف مي تواند انديشه اي بزرگ مسكن گيرد. (بودا)

تمام وجود آدمي بسي شايسته تر است، من درباره ي زن و مرد يكسان مي سرايم. (والت ويتمن)

در جهان، چيزي برتر از محبت نمي بينم. (لودويگ وان بتهوون)

تمركز، نخشتين شرط رسيدن به موفقيت است. تمركز يعني هدايت تمام نيروها به يك نقطه؛ سپس به شكل مستقيم به سمت آن نقطه برويد و…

در حقيقت، عشق، نوعي قدرداني و درك ارزشهاي طرف مقابل است. (نامشخص)

تندرست آن كسي است كه فراموش كرد. (نيچه)

در درون انسان راستين، كودكي پنهان است؛ كودكي كه مي‌خواهد بازي كند. (نيچه)

تنها آن چيزهايي را به سوي خود مي كشيد كه بسيار به آن مي انديشيد. (فلورانس اسكاول شين)

در دنيا زندگيهاي تلخ و مرارت باري هم هست كه مرگ براي صاحبانش سعادت است. (نيچه)

تنها با انديشيدن به هدف ها، نمي توان به آنها رسيد. (زيگ زيگلار)

در راه رسيدن به كاميابي، به كسي دل خوش كن كه به او باور داري. (نامشخص)

تنها بنايي که هر چه بيشتر بلرزد محکمتر مي شود، دل آدمي است. (نامشخص)

در زمان صلح، انسان جنگجو به جان خودش مي افتد. (نيچه)

تنها چيزي كه در شهرهاي كوچك شايع است، خود شايعه است… حتي پيش از آنكه پيشامدي رخ دهد، مردم به آن پي مي برند. (گابريل…

در زندگي، به اندازه‌ي كافي زمان هست؛ اگر از زمان خود، به گونه‌اي كارآمد براي انجام كاري بزرگ بهره بگيريد. ولي اگر زمان را براي…

تنها، ذهني كه به يك درخت يا به ستارگان يا به تلألوي آب يك رودخانه با واگذاري و گردن نهادن خود مي نگرد،مي داند زيبايي…

در زندگي نمي‌توانيد بي‌آنكه به راستي بخواهيد، از بسياري چيزها سرخوش باشيد. (آنتوني رابينز)

تنها راه زندگي كردن، بودن در همين زمان است. (ريچارد تمپلر)

در سكوت گوش فرا ده، چون اگر دلت پر از چيزهاي ديگر باشد نمي تواني صداي آفريدگار را بشنوي. (مادر ترزا)

تنها زندگي كردن، بهتر از رفاقت با نارفيقان است. (نامشخص)

در طبيعت و اخلاق انسان هيچ ضعف و انحرافي نيست كه با آموزش مناسب درست نشود. (فرانسيس بيكن)

تنها كساني تحقير مي شوند كه بگذارند تحقيرشان كنند. (نامشخص)

در فرآيند خودشكوفايي، الگوي يك درمانگر خوب اين است كه اگر انسان شايسته‌اي باشد، هرگز خود و باورهايش را بر بيمارانش تحميل نكند يا تلاش…

تنها كم خردان شتاب مي‌كنند. (مثل قديمي)

در كوره ي شعله ور زندگي، نيكبختي ما پرداخته مي شود. (هنري وادزورث لانگ‌فلو)

تنها نشان زندگي، رشد كردن است. (نامشخص)

در مدرسه به ما سواد مالي ياد مي‌دهند. كار و زمان زيادي مي‌برد تا ديدگاه خود را تغيير دهيد و از نظر مادي باسواد شويد….

تنها يك روش براي رسيدن به سعادت وجود دارد و آن، پايان دادن به نگراني در مورد مسايلي است كه فراسوي نيروي اراده ي ما…

در موسيقي، نت ها مانند كلمات مفهوم مشخصي دارند، اما ترجمه و تفسير آنها غير ممكن است. (نامشخص)

تهيدستي، ريشه ي تمام پليدي ها است. (جرج برنارد شاو)

در نثر، لطافت لرزاني وجود دارد كه بازيگري بزرگ با آن كلمه را در ماده ي هماهنگ اندامش به راز غير قابل درك آفريدگان مبدل…

تو جدا از ديگران نيستي؛ قضاوت در مورد كارهاي خوب ديگران هم دست كمي از قضاوت در مورد كارهاي بدشان ندارد. (وين داير)

در نويسندگي هرچه مفهومي خيالي تر و مجردتر باشد كمتر ادا كننده مقصود است. (آرتور شوپنهاور)

تو نياز داري كه به شناختن خود ادامه دهي؛ هر روز كمي بيشتر از روز پيش. (ريچارد باخ)

كوره را براي سوزاندن دشمنان خود آنقدر شعله ور نكن كه شعله اش خودت را بسوزاند. (ويليام شكسپير)