رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم

رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم ساقی ازین کاسه و خوان کبود خرمی اندر دل و جان که بود؟ چشمه نوشیست پر…

ادامه مطلب

در توحید باریتعالی گوید

در توحید باریتعالی گوید ای که بر اسرار تو دانا کمند کی رسد از عقل کس آنجا کمند کیست درین مرحله تا آخرت رهبر اول…

ادامه مطلب

صفت دخترکی که نامش گل بود

صفت دخترکی که نامش گل بود ساقی از آن می که به از تازه گل باز بر آن چهره نه از غازه گل گرمی دمساز…

ادامه مطلب

در خطاب زمین بوس گوید

در خطاب زمین بوس گوید ای شده در خانه جان منزلت خانه جان یافته زان منزلت ای شده مهر رخ تو زین چرخ چرخ ازان…

ادامه مطلب

سبب نظم کتاب

سبب نظم کتاب ساقی از آن مشربه یاقوت ده قوتم از مرتبه یاقوت ده یا رهد این دل تن وی از سراب یا رود از…

ادامه مطلب

در مناجات گوید

در مناجات گوید یا رب از احسان نظر از ما متاب دوزخ عصیان دگر از ما متاب چون دهد احسان تو رحمت نشان آتش قهر…

ادامه مطلب

سحر حلال مولانا اهلی شیرازی

سحر حلال مولانا اهلی شیرازی ای همه عالم بر تو بی‌شکوه رفعت خاک در تو بیش کوه نام تو زآن بر سر دیوان بود کآتش…

ادامه مطلب

در موعظه و نصیحت گوید

در موعظه و نصیحت گوید ساقی از آن شیشه منصور دم بر رگ و بر ریشه من صوردم خواهی از این نادره گو گر مقال…

ادامه مطلب

صفت ملک زاده که نامش جم بود

صفت ملک زاده که نامش جم بود ساقی از آن نوگل باغم نواز خاطر این بلبل با غم نواز سوزم ازین مشعل شب سوز چند…

ادامه مطلب

رسیدن نامه جم بگل و تندی کردن او

رسیدن نامه جم بگل و تندی کردن او ساقی از آن آب توکاتش برست دل همه دم سوزد و جان خوشترست مجمر تن ز اخگر…

ادامه مطلب

مدح خواجه معین الدین محمد صاعدی

مدح خواجه معین الدین محمد صاعدی ساقی از اقبال تو ما سر خوشیم وز می الطاف تو یکسر خوشیم بر غم ما چون دل رحمت…

ادامه مطلب

رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن

رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن ساقی از آن شیشه پر خون کرم کافتد اوز در…

ادامه مطلب

نعت ایمه اثنا عشر

نعت ایمه اثنا عشر چون علی اندر ره دین راهبر نیست جز آل علی این راه بر شد دل و جان بنده روی حسن مظهر…

ادامه مطلب

دیباچه

بخش – دیباچه حمد بیحد و ثنای نامحدود و شکر بیعد و سپاس نامعدود سزاوار صانعیست که بیک امر کن نسخه دو کون بپرداخت و…

ادامه مطلب

منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب

منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب پیر و حیدر شو و همرنگ آل تا دمد از روی تو هم رنگ آل حیدر والا گهر آن سرفراز…

ادامه مطلب

رفتن جم بگوی بازی و افتادن از اسب و هلاک شدن

رفتن جم بگوی بازی و افتادن از اسب و هلاک شدن ساقی ازین چنبر غم داد داد کشت بس آزاده و کم داد داد بر…

ادامه مطلب

نعت سید المرسلین

نعت سید المرسلین احمد مرسل گل این کشته زار دشمن او در ره دین کشته زار گلبن درین بلبل معنی سرای ساخته در گلشن اعلی…

ادامه مطلب

رفتن جم بشکار و عاشق شدن بر گل

رفتن جم بشکار و عاشق شدن بر گل ساقی ازان گلشن گل رنگ رنگ کرده لب از خوردن گلرنگ رنگ روبهی آموخت از آن رو…

ادامه مطلب

نکته در بیان وحی و الهام

نکته در بیان وحی و الهام ساقی از اغیار در امشب ببند رخنه آزار در امشب ببند امشب از آن ساغر می مایه بخش کش…

ادامه مطلب

رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او

رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او ساقی از آن چشمه کوثر نسیم کآب رخ او داده ز گوهر بسیم میکند آن آینه…

ادامه مطلب

نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن

نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن ساقی از آن می اگر ارزند گیست جان طلب از ما دگر ارزند گیست شمع…

ادامه مطلب

مدح شاه اسماعیل

مدح شاه اسماعیل ساقی از آن جوهر آرام سوز کافکند اندر سر آرام سوز آتش دل خاسته فریاد رس هم ز تو دل خواسته فریاد…

ادامه مطلب

نوشتن گل جواب نامه جم را

نوشتن گل جواب نامه جم را ساقی از آن شیشه صاف گلاب خون شده در نافه ناف گل آب لای اگر از صافی جان لازمست…

ادامه مطلب

در خاتمه کتاب فرماید

در خاتمه کتاب فرماید ساقی ازین جرعه در انجام کوش چون همه داریم بر انجام کوش پر مکن این شیشه و خم کوتهیست کاخر سررشته…

ادامه مطلب

آغاز داستان

آغاز داستان ساقی از الطاف تو می بر کف است وز تف دل دجله خون در کف است میبرد آب دل ریشم خمار مرهم ریشم…

ادامه مطلب

تعریف مولانا کاتبی و مجمع البحرین او

تعریف مولانا کاتبی و مجمع البحرین او قافیه سنجان همه عیسی دمند وز دم خود جان پی احیا دمند طایر فرخنده معنی پرند جانب عرش…

ادامه مطلب