گرنه ابرو ترش آن غمزه خونریز کند

گرنه ابرو ترش آن غمزه خونریز کند
بر لب لعل تو دندان همه کس تیز کند
تا فلک دیدترا ز یوسف بگذاشت
باغبان تربیت گلبن نو خیز کند
نرگس مست نو گر رهزن مردم نشود
بر من گوشه نشین فتنه که انگیز کند؟
سخن تلخ به بیمار غمت لایق نیست
مگرش خنده شیرین شکرآمیز کند
اهلی از پرتو زنار نبیند کافر
آنچه بادین من آن زلف دلاویز کند
اهلی شیرازی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *