‍ القصه مانند شراب کهنه سر رفتم

‍ القصه مانند شراب کهنه سر رفتم
ای دست تنهایی به پای تو هدر رفتم
خونم به جوش آمد خودم را کنترل کردم
صبرم به سنگ آمد اگر از کوره در رفتم
آن دختر خوبم که دستی از خدا شستم
یک روز عشق آمد و من دنبال شر رفتم
طفل پدر مرده مگر از عشق می‌داند
عاشق شدم رفتم که دنبال پدر رفتم
القصه مانند شراب کهنه سر رفتم
ای دست تنهایی به پای تو هدر رفتم 

تمنا توانگر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *