ر حق صابر بن اسمعیل ترمذی

پیش انواع فضلت ، ای صابر
کثرت اختران قلیل آمد

نظم تو خطهٔ خراسان را
همچو در خلد سلسبیل آمد

نکتهٔ خاطر چو آتش تو
روح را آتش خلیل آمد

بر سر طالبان دانش و فضل
ظل آداب تو ظلیل آمد

خامهٔ تو قصیر و ز سعیش
عمر فضل و هنر طویل آمد

ساکن خانهٔ علوم تویی
غیر تو عابر سبیل آمد

با زبان چو خنجرت ، گه نطق
خنجر صبح دم کلیل آمد

تو اجلی بقدر و دیدن تو
خلق را نعمتی جلیل آمد

اشک چشم من ، ای عزیز المثل
در فراق تو بس ذلیل آمد

مر الم را تنم ملایم گشت
مرعنا را دلم عدیل آمد

صبر کردن ز طلعت چو تویی
عقل را سخت مستحیل آمد

هذیانی ، که در مرض گویند
قطعهٔ من از آن قبیل آمد

در فراق تو سخت معلولم
شاید ار شعر من علیل آمد

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *