بیا بر چشم من برگرد و چون یک خواب شیرین باش
پس از یک فصل تنهایی مرا بالین تسکین باش
بیا بر گرد تا پروانه ای از پیله ی جانم
به سویت پر زند یک آسمان رویای رنگین باش
در این شب ها که مهتاب از میان میله ها تابد
بتابان یک نگاه از پنجره همراز پروین باش
به زیر تاکِ عمرم سال ها من کرده ام گریه
که یادت گل دهد انگور ما را جام نوشین باش
میان واژه های شعر من آهنگ شادی نیست
از آن روزی که گم کردم تو را در صبح یک غفلت
برایِ من به روز بی کسی ها یار دیرین باش
شگوفه باختری
پس از یک فصل تنهایی مرا بالین تسکین باش
بیا بر گرد تا پروانه ای از پیله ی جانم
به سویت پر زند یک آسمان رویای رنگین باش
در این شب ها که مهتاب از میان میله ها تابد
بتابان یک نگاه از پنجره همراز پروین باش
به زیر تاکِ عمرم سال ها من کرده ام گریه
که یادت گل دهد انگور ما را جام نوشین باش
میان واژه های شعر من آهنگ شادی نیست
از آن روزی که گم کردم تو را در صبح یک غفلت
برایِ من به روز بی کسی ها یار دیرین باش
شگوفه باختری
