با من بیا بی‌ من مرو! تو یار ماه و سالمی

با من بیا بی‌ من مرو! تو یار ماه و سالمی
من بی‌تو زنجیری‌ستم تنها تو پَرّ و بالمی
این جنگ و دعوا یکطرف، دل یک‌طرف، پا یک‌طرف
جانم! تعارف بر طرف، تنها تو اندیوالمی
گاهی تو هم ضد منی، من آینه تو آهنی
سرگرم بشکن بشکنی، معشوق پُرجنجالمی
هی‌هی مکن، هاها مکن، در عاشقی حاشا مکن
همسایه‌ایم آخر چرا غافل تو از احوالمی؟
قد می‌کشم تا ماه را از آسمان پایین کشم
من آن پلنگ سرکشم یکشب تو در چنگالمی
آن ماه و این‌هم پنجره، تا کهکشان پرواز کن!
با این خمار و خفته‌گی، تا کی تو ضد حالمی
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *