به ماهیگیر می‌مانم کنار حوض نقاشی

به ماهیگیر می‌مانم کنار حوض نقاشی
که ماهی‌هاش در خواب‌اند و من یک آدمِ ناشی
برای ماهیان، استخر کوچک مشکل جدی‌ست
که پندارند این دریاست؛ نه حوض است، نه کاشی
پس از جنگ پدرلعنت برای عشق‌مان کافی‌ست
همین یک چاردیواری که من باشم که تو باشی
بسی خون جگر خوردیم؛ تا این سقف، بالا شد
نگه داریم کلبهِ عشق‌مان را از فروپاشی
اگر چه ترک و تاجیک و عرب ماه‌اند و دلخواه‌اند
هزاره لیلی صحراست با حسن قزلباشی
پلنگ چشم‌هایت در شکار دل موفق شد
مواظب باش دل‌ها را نیازاری و نخراشی
در این میخانه تنها اهل دل دربار خواهند کرد
نه عیاشان؛ نه اوباشان؛ نه بدمستان خشخاشی
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *