ناگاه با تولد خود پیر میشود
یك كوه شیشه روی هوا گشت منفجر
یا آفتاب این همه تكثیر میشود؟
مرتاضهای هند، هیاهو كنند باز
وقتی نزاع بر سر كشمیر میشود
صد دل اگر شوند به هم متفق به عشق
هر قریه «اتحاد جماهیر» میشود
افتد ستارهیی ز بلندای كائنات
آزادهیی چو پای به زنجیر میشود
تنها به زور عشق نه با تیغ خونفشان
این پایتخت، قابل تسخیر میشود
اینجا چه مذهب است كه زن، چونكه مرد نیست
با حكم شیخ طایفه، تكفیر میشود
وقتی زن از قیامت خود حرف میزند
انگار قصهگوی اساطیر میشود
یحیا جواهری