مثل یک گنجشک کوچک می‌پرد دل در هوایت

مثل یک گنجشک کوچک می‌پرد دل در هوایت
تا ببیند از کدامین سمت می‌آید صدایت
آسمان در آسمان ابری‌ست، شب‌ها بی‌ستاره
گاه اما می‌درخشد آذرخش چشم‌هایت
بی‌کبوترهای عاشق آسمان رنگی ندارد
تو بپر، من یک کبوترخانه می‌سازم برایت
شب به استقبال‌ات آمد با کلید روشنایی
صبح در راه است قدری صبر کن جانم فدایت
گردباد از سمت اقیانوس می‌آید شتابان
تا بمیراند چراغی را که سوزد در سرایت
عشقِ پنهان را عیان کن، بال و پر ده پرچمت را
تا بشورانی جهان را، آفرین گوید خدایت
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *