وقتی امید بود بشر خودکشی نکرد

وقتی امید بود بشر خودکشی نکرد
در جنگ مُرد، شکل دِگر خودکشی نکرد
جنگید تا که رام کند سرنوشت را
از گردش قضا و قدر خودکشی نکرد
رخشانه سنگسار و تبسم شهید شد
زهرا شکنجه دید و سحر خودکشی نکرد
وقتی نهنگ خسته به ساحل امید داشت
در حلقۀ هزار خطر خودکشی نکرد
این‌جا برای مرگ وسایل فراهم است
در جنگ می‌کُشند اگر خودکشی نکرد
آن مادر شجاع خودش سوخت مثل شمع
اما کنار نعش پسر خودکشی نکرد
آزاده‌گان به قامت بالای خود خوش‌اند
هرگز درخت پیش تبر خودکشی نکرد
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *