طبع من هر چه بسازد بسر خوان سخن

طبع من هر چه بسازد بسر خوان سخن قسمت تست اگر بد سازد بنده در هر غزلی کرد ادا قول کمال تا بتصنیف ترا معتقد…

ادامه مطلب

ذاکر حق که دل روشنت از بیداریست

ذاکر حق که دل روشنت از بیداریست همدم صبح سحر خیز و خنک جان و تنت گر تو در ذکری و فکری شده زانسان مشغول…

ادامه مطلب

حاجی کل از بر ما گر چه سوی قبله رفت

حاجی کل از بر ما گر چه سوی قبله رفت نیست ازو حاشا و کلا عازم بیت الحرام طاس بنگان را چو بازاری شنید اندر…

ادامه مطلب

پنج بیت قطعه ات کز گنج آمد فزون

پنج بیت قطعه ات کز گنج آمد فزون من چه گویم چون نظامی را جوابش حد نبود تو سخن کردی روانه نزد من من بنده…

ادامه مطلب

ای زه نم کلک شکر بار تو

ای زه نم کلک شکر بار تو تازه و تر باغ سخن را نهال تا شده روشن ز تو آب سخن سرد شده بر دا…

ادامه مطلب