ایضا فی مدح محمدخان ترکمان گفته شده

ایضا فی مدح محمدخان ترکمان گفته شده دوستان مژده که از موهبت سبحانی می‌رسد رایت منصور محمد خانی رایتی کرد سر علمش گردیده همچو پروانهٔ…

ادامه مطلب

در مدح سلطان‌الاعظم الاعدل ابوالمظفر شاه عباس الموسوی الصفوی گفته

در مدح سلطان‌الاعظم الاعدل ابوالمظفر شاه عباس الموسوی الصفوی گفته شد عراق آباد روزی کز خراسان شد روان دوش بر دوش ظفر رایات شاه نوجوان…

ادامه مطلب

در مدح والی گیلان جمشید زمان گفته

در مدح والی گیلان جمشید زمان گفته باز شد چشم جهان ای بخت خواب آلودهان صبح دولت می‌دمد برخیز زین خواب گران بالش زیر سرت…

ادامه مطلب

قصیدهٔ در مدح امیر قاسم بیک طبیب فرماید

قصیدهٔ در مدح امیر قاسم بیک طبیب فرماید آن که درد همه کس رابه تو فرمود علاج ساخت پیش از همه ما را به علاجت…

ادامه مطلب

ایضا در مدح شاهزاده حمزه میرزا

ایضا در مدح شاهزاده حمزه میرزا بود به چنگ درنگ جیب مهم جهان تا به میان زد قضا دامن آخر زمان در طبقات ملوک پادشهی…

ادامه مطلب

ایضا فی مدح شاهزاده مظفرلوا سلطان حمزه میرزا گفته

ایضا فی مدح شاهزاده مظفرلوا سلطان حمزه میرزا گفته ز پرگار فلک نقشی به روی کار می‌آید کزو کاری به یاد دور بی‌پرگار می‌آید جهان…

ادامه مطلب

در مدح سلطان حسن فرماید

در مدح سلطان حسن فرماید آیت اقبال شد رایت سلطان حسن حمد خداوند را اذهب عناالحزن آن که نسیم از درش گر گذرد بر قبور…

ادامه مطلب

در مدح و منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب علیه‌السلام

در مدح و منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب علیه‌السلام باز نوبت زن دی بر افق کاخ فلک می‌زند نوبت من ادر که البرد هلک باز…

ادامه مطلب

قصاید

در توحید حضرت باریتعالی و موعظه نفیر مرغ سحر خوان چو شد بلندنوا پرید زاغ شب از روی بیضهٔ بیضا طلایه‌دار سپاه حبش که بود…

ادامه مطلب

ایضا فی مدیح ولیخان سلطان ترکمان

ایضا فی مدیح ولیخان سلطان ترکمان باد در عیش مدام از بهجت عید صیام پادشاه محتشم سلطان گردون احتشام داور مرفوع تخت خوش بساط خوش…

ادامه مطلب

در مدح شاه اسمعیل بن شاه طهماسب صفوی

در مدح شاه اسمعیل بن شاه طهماسب صفوی مژده‌ای اهل زمین که اقبال بر هفت آسمان کوس دولت زد به نام خسرو صاحبقران زد سپهر…

ادامه مطلب

در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابیطالب

در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابیطالب ای نثار شام گیسویت خراج مصر و شام هندوی خال تو را صد یوسف مصری غلام چهره‌ات افروخته ماه…

ادامه مطلب

وله ایضا فی مدح بنت شاه دین پناه شاه طهماسب انارالله برهانه

وله ایضا فی مدح بنت شاه دین پناه شاه طهماسب انارالله برهانه بر دوش حاملان فلک باد پایدار برجیس وار هودج بلقیس کامکار مریم عفاف…

ادامه مطلب

ایضا من جمله اشعاره فی مدح میر محمدامین خان ترکمان گفته

ایضا من جمله اشعاره فی مدح میر محمدامین خان ترکمان گفته داده فزون از فلک زیب زمان و زمین مایهٔ امن و امان میر محمد…

ادامه مطلب

در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه

در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه جای شاهان جهان سلطان محمد پادشاه صاحب عادل دل…

ادامه مطلب

در مدح یوسف عادل شاه فرماید

در مدح یوسف عادل شاه فرماید اقبال بین که از پی طی ره وصال پرواز داده شوق به مرغ شکسته بال بردمید از آن تن…

ادامه مطلب

وله ایضا فی مدح اخوته محمد ممن سلطان ترکمان

وله ایضا فی مدح اخوته محمد ممن سلطان ترکمان به عنوان عیادت ساخت مقدار مرا افزون فلک مقدار ذی عزت عزیز حضرت بی‌چون محمد مؤمن…

ادامه مطلب

این را به جهت محمد نامی گفته

این را به جهت محمد نامی گفته به ساحل خواهد افتادن دگر بار دری از جنبش دریای اسرار بنان در کشف رازی خواهد آورد زبان…

ادامه مطلب

در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه صفوی

در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه صفوی مژده عالم را که دهر از امر رب‌العالمین بهر شاه نوجوان رخش خلافت کرد زین خاتم شاهنشهی را…

ادامه مطلب

در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب

در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب خوش آن زبان که شود چون زبان لوح و قلم به مدح و منقبت شاه ذوالفقار علم خون آن…

ادامه مطلب

وله ایضا فی مدح محمدخان ترکمان

وله ایضا فی مدح محمدخان ترکمان بیا ای رسول از در مهربانی به من یاری کن چون یاران جانی چنان زین کن از سعی رخش…

ادامه مطلب

ایضا من نتایج طبعه فی مدح سلطان الافهم محمد امین سلطان ترکمان

ایضا من نتایج طبعه فی مدح سلطان الافهم محمد امین سلطان ترکمان بیماریی به پای حضورم شکسته خار کز رهگذار عافیتم برده بر کنار بر…

ادامه مطلب

در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی

در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی دارم از گلشن ایام درین فصل بهار آن قدر داغ که بیرون ز حسابست و شمار…

ادامه مطلب

ز خاک هر سر خاری که میشود پیدا

ز خاک هر سر خاری که میشود پیدا بشارت است به توحید واحد یکتا ز سبزه هر رقم تازه بر حواشی جوی عبارت است ز…

ادامه مطلب

وله ایضا من بدایع افکاره

وله ایضا من بدایع افکاره از آنم شکوه است از طول ایام پریشانی که پایم کوته است از درگه نواب سلطانی به تنگ آورده‌ام خاصان…

ادامه مطلب

این را در مدح خواجه آصف صفات ابوالقاسم بک وزیر گفته‌اند

این را در مدح خواجه آصف صفات ابوالقاسم بک وزیر گفته‌اند چرخ را باز مه روی تو حیران دارد که مه یک‌شنبه انگشت به دندان…

ادامه مطلب

در مدح شاه طهماسب صفوی

در مدح شاه طهماسب صفوی صد شکر کز شفای شهنشاه کامران نوشد لباس امن و امان در بر جهان از کسوت کسوف برون آمد آفتاب…

ادامه مطلب

فی مدح خلاصه الوزراء میرزا عبدالله جابری

فی مدح خلاصه الوزراء میرزا عبدالله جابری همایون باد شغل آصفی بر آصف عادل چه آصف ظل ظل‌الله عبداله دریا دل خداوندا کف به اذل…

ادامه مطلب

وله ایضا قصیده

وله ایضا قصیده بر آصف سخی دل به اذل بود سه عید چون عهد او مبارک و فرخنده و سعید عید نخست عید مه روزه…

ادامه مطلب

ایضا من بدایع افکاره فی مدح اعتمادالدوله میرزا لطف الله

ایضا من بدایع افکاره فی مدح اعتمادالدوله میرزا لطف الله دمید صبحی و از پرتو دمیدن آن به ذره‌ای نظر افکند آفتاب جهان چه صبح…

ادامه مطلب

در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه میرزا

در مدح شاهزاده شهید سلطان حمزه میرزا رایت فتح جدید گفت شه کامران داور نصرت قرین خسرو صاحبقران حمزهٔ ثانی که کرد صیت جهانگیریش گام…

ادامه مطلب

فی مدح امیر اعظم یوسف بیک بن محمدخان ترکمان

فی مدح امیر اعظم یوسف بیک بن محمدخان ترکمان کاشان که مصر روی زمین است در جهان می‌خواست در ولای چنین یوسفی چنان یعنی چراغ…

ادامه مطلب

وله ایضا من بدیع افکاره

وله ایضا من بدیع افکاره درین ضعف آن قدر دارم ز بیماری گر انباری که بر بومی که پهلو می‌نهم قبریست پنداری ز بیماری چنان…

ادامه مطلب

در توحید حضرت باریتعالی و موعظه

در توحید حضرت باریتعالی و موعظه نفیر مرغ سحر خوان چو شد بلندنوا پرید زاغ شب از روی بیضهٔ بیضا طلایه‌دار سپاه حبش که بود…

ادامه مطلب

در مدح عالم فاضل شیخ عبدالعال

در مدح عالم فاضل شیخ عبدالعال مرا غمی است ز بیداد چرخ بی‌بنیاد که بردهٔ عشرتم از خاطر و نشاط از یاد مرا تبی است…

ادامه مطلب

فی مدح خواجه معین‌الدین احمد شهریاری

فی مدح خواجه معین‌الدین احمد شهریاری بر اشراف این عید و آن کامکاری مبارک بود خاصه بر شهریاری کزین گوهر افسر سر بلندی مهین داور…

ادامه مطلب

وله ایضا من درر منظوماته فی مدح دستورالاعظم میرزامحمد

وله ایضا من درر منظوماته فی مدح دستورالاعظم میرزامحمد روزه رفت و آمد از نزدیک مخدوم الانام بر سر من مشفقی با عیدی عید صیام…

ادامه مطلب

تجدید مطلع

تجدید مطلع من و دو اسبه دوانیدن کمیت قلم به مدح یکه سوار قلم رو آدم من و مجاهده در راه دین به کلک و…

ادامه مطلب

در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان

در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان در نسبت است خسرو شاهان نامدار فرهاد بیک معتمد شاه کامکار خورشید رای ماه لوای فلک شکوه…

ادامه مطلب

فی مدح سلطان محمد صفوی

فی مدح سلطان محمد صفوی رسید باز به گوش زمان نوید امان ز استقامت شاهنشه زمین و زمان جمیلهٔ شاهد امینت آمد از در صبح…

ادامه مطلب

وله ایضا من لطف انفاسه فی مدح اعتمادالدوله میرزا سلمان جابری

وله ایضا من لطف انفاسه فی مدح اعتمادالدوله میرزا سلمان جابری در وثاق خاص خود گرد یساق افشاند باز آصف کرسی نشین مسند فراز سرفراز…

ادامه مطلب

در ستایش جلال‌الدین محمد اکبر پادشاه فرماید

در ستایش جلال‌الدین محمد اکبر پادشاه فرماید چو از جوزا برون تازد تکاور خسرو خاور تف نعلش برآرد دود ازین دریای پهناور فتد در معدنیان…

ادامه مطلب

در مدح مختارالدوله العلیه میرزامحمد کججی گفته

در مدح مختارالدوله العلیه میرزامحمد کججی گفته به شاه شه نشان تا باشد ارزانی جهانبانی به آن دستور عالیشان وزارت باد ارزانی وزارت با چه…

ادامه مطلب

فی مدح دستورالاعظم ابوالمید میرزا جابری طاب ثراه

فی مدح دستورالاعظم ابوالمید میرزا جابری طاب ثراه باد مسعود و همایون خلعت شاه جهان بر وزیر جم سریر کامکار کامران آصف اعظم مهین دستور…

ادامه مطلب

وله ایضا

وله ایضا به صبر یافت نهال امید نشو و نمائی فتاد پادشهی عاقبت به فکر گدائی گدا به خسروی افتاد کز حمایت طالع فکند ظل…

ادامه مطلب

در مدح بلقیس زمان بریخان خانم صبیهٔ شاه طهماسب صفوی

در مدح بلقیس زمان بریخان خانم صبیهٔ شاه طهماسب صفوی دی قاصدی به کلبهٔ این ناتوان رسید کز مقدمش هزار بشارت به جان رسید از…

ادامه مطلب

در مدح مختارالدوله مرشد قلی‌خان استاجلو علیه‌الرحمه گفته

در مدح مختارالدوله مرشد قلی‌خان استاجلو علیه‌الرحمه گفته سرای دهر که در تحت این نه ایوان است هزار گنج در او هست اگرچه ویران است…

ادامه مطلب

فی مدح سلطان‌العادل حمزه میرزا

فی مدح سلطان‌العادل حمزه میرزا شکر خدا که پایهٔ دولت ز آسمان بگذشت و سر کشید به ایوان لامکان شکر دگر که کوفت فرو نوبت…

ادامه مطلب

وله فی در الفاظه فی مدیحه ایضا

وله فی در الفاظه فی مدیحه ایضا شب دوش از فغانم آن چنان عالم به جان آمد که هرکس را زبانی بود با من در…

ادامه مطلب

در شکایت اهل روزگار و حسب حال خود گفته

در شکایت اهل روزگار و حسب حال خود گفته ز تاب مشگل اگر نگسلد رگ جانم که کار تنگ شد از پیچ و تاب دورانم…

ادامه مطلب