که نشــانش پرِ سیمرغ و دل شیران است
همه گویند که ایران چه بزرگ است، بزرگ
این همــه در سخن و در خرد پیران است
تا ابد دشمنت ای کشور زیبا حتی
از بلندای مقام تو بسی حیران است
بخت بدبین که میان تو و من فاصلههاست
تخت سامان و قباد من و تو ایران است
دوستم قیمت همبستی و هم دستی دان
که همین روزی ما از فلک و دوران است
ره مهر من و تو میگذرد از راهی
کز بخارا و دوشنبه به دل تهران است
مهمان بختی