تنهاترین

تنهاترین
آفرین ای عشق ای رویای من
راز دار خلوت شبهای من
سینه ام آبشخور زخم تو بود
زخم تو نجواگر غوغای من
سالها من می دویدم در پی ات
تاول این ماجرا در پای من
آخ ای دل ای صحرای خون
آخ ای تنها ترین تنهای من
دردم از دیوانگی های تو نیست
بی تو من می مانم و هیهای من
احمد پروین
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *