نکند که

نکند که
نکند که من بمانم و تو مهربان نمانی
که نمی شود بمانم به عزای مهربانی
نکند لب خمارم نرسد به چشم مستت
نکند فقط خودت را به مزار من رسانی
نشود که کار عشقت بکشد به بی وفایی
نکند که کار دل را به تب جنون کشانی
چه کنم که از خیالت نروم اگر بمیرم
چه کنم که تا خیالت برسم به زندگانی
چه شود که از دهانت بستانم آنچه خواهم
و اگر شود ببخشم به تو جان به مژدگانی
چه کنم اگر ز باغم گل آرزو نروید
نشود که من بپرسم تو جواب من ندانی
احمد پروین
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *