من چگویم جان من از هر چه گویم بهتری
آب حیوانی چو پیش چشم من استادهای
ور خرامی جان من از آب حیوان بگذری
گر ز لعل آتشین یکجرعه افشانی بخاک
مرده را خون در رگ افسرده در جوش آوری
جام زر دادی بغیر و خون دل دادی بما
ایگل رعنا تو با هر کس برنگ دیگری
سوی اهلی میکنی گاهی نگاه از چشم مست
باشد از روی کرم یک ره به سویش بنگری
اهلی شیرازی