سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود

سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود
دلم چو گوهر غلتان به تار چنگ دود
دلیرکرده ی می را ز خصم پروا نیست
چو کبک مست، بط می به روی سنگ دود
ز شرم وعده خلافی به عذر تند مباش
که عیب بیش نمایان شود چو لنگ دود
ز بیم روز و شب است این چنین شتابان عمر
چو آهویی که به دنبال او پلنگ دود
چو رهروی که دود در قفای خضر، سلیم
سفینه ام به محیط از پی نهنگ دود
سلیم تهرانی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *