در باغِ سیب ها چقدر گُم کنم تو را

در باغِ سیب ها چقدر گُم کنم تو را
پنهان ز چشمِ گشنهٔ مردم کنم تو را

سودایِ سیب از رهٔ دیدار چیدنیست
آغوش تنگ کن که تفاهم کنم تو را

دریایِ عشقِ تو به دلم تنگ دل شده
گیسو به باد دِه که تلاطم کنم تو را

ایمانم از دوچشمِ تو حوا! تباه شد
آدم شدم بهانهٔ گندم کنم تو را

من کافرم به عشق، ببخشید زنده گی!
معذور اگر که غرقِ توهم کنم تو را

دردم بده که بهتر ازین هم نمی شود
تا در غزل نشسته ترنم کنم تو را

از بیمِ تنگ چشمیِ دنیایِ قافیه
با تلخیی ککاو تناول کنم تو را

با چایِ تلخ و قهوه و سیگار یا که هم
با یک دو سه پیاله… چپاول کنم تو را

محمد اسحق فایز

۵ دلو ۱۳۹۹
کابل

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *