از ذره محال است به خورشید جهان بحث – مخمس میر هوتک خان پوپل زایی افغان بر غزل حضرت ابوالمعانی بیدل رح

از ذره محال است به خورشید جهان بحث – مخمس میر هوتک خان پوپل زایی افغان بر غزل حضرت ابوالمعانی بیدل رح

از ذره محال است به خورشید جهان بحث
از مه نبرد صرفه اگر کرد کتان بحث
با شعله و صر صر نکند برگ خزان بحث
بی مغزی و داری به من سوخته جان بحث
ای پنبه مکن هرزه به آتش نفسان بحث

غفلت منشان لاف زند گر زر رسایی
سازد بیتو در گنج سخن جلوه نمایی
هر جا نکند قصه بیان از من و مایی
گر بیخردی ساز کند هرزه درایی
بگذار که چون شمع بمیرد به همان بحث

پیداست ز هستی اثر نقش فنایت
کردند عبث متهم رنگ بقایت
دیدم چو بهر آئینه ای یاس نمایت
از یک نفست این همه شور من و مایت
بر یک رگ گردن چقدر چیدد کان بحث

از سینه من آه شده برق پر افشان
دارد ز تهور دل عشاق تو سامان
آیین دلبریست به کف خنجر بران
با خصم دم تیغ بود صحبت مردان
زن شوهر مردی که کند همچو زنان بحث

چون نیست به کف صبح مرا دامن فرصت
با طالع بر گشته چه دعوا و چه حجت
نتوان طرف دور فلک گشت ز جرئت
با چرخ دلیری بود اسباب ندامت
ای دیده وران اشک ندارد به دخان بحث

مجنون ترا از غم گیتی خبری نیست
خاموش نفسان را به جهان درد سری نیست
در عالم بی پا و سری ها خبری نیست
در ترک تجمل اثر شور و شری نیست
بلبل ننماید به چمن فصل خزان بحث

بر دیده ای نیرنگ سرشک الم افشان
شام غم ظلمت سحر و چاک گریبان
از نقش خط عرض عمل صفحه ای دوران
از جوش غبار من و ما عرصه ای دوران
بحریست که چیده است کران تا به کران بحث

آشفتگی ام تاب در آن مو نه پسندد
افسرده گیم گرمی آن خو نه پسندد
الفت گله از درد غم او نه پسندد
دل شکوه ای آن زلف دو گیسو نه پسندد
هر چند کند آیینه با آیینه دان بحث

جرئت اگر آیینه ای احوال تو باشد
عالم همه افغان گل تمثال تو باشد
گر ضبط نفس گوهر اقبال تو باشد
گر درس خموشی سبق حال تو باشد
بیدل نرسد با تو ز ابنای زمان بحث

نویسنده: میر هوتک خان پوپل زایی افغان
به کوشش: فهیم هنرور
عشق آباد، ترکمنستان
برای ویبسایت شعرستان

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *