یک آسمان ابر پر از دود میشوم

یک آسمان ابر پر از دود میشوم
از دست رفته کشته و نابود میشوم
از راه نارسیده و از درد ناصبور
چون آنکه مُرد و هیچ نیاسود میشوم
بر شانه های سرد غزل زار میزنم
چون شام هجر تلخ و غم اندود میشوم
از خود گرفته، از تو و این زندگی بجان
از خویشتن رمیده و مردود میشوم
در شعله های شعر و غزل های ناتمام
میسوزم و چو آتش نمرود میشوم
دل می کنم ز هرچه مرا بود در جهان
تسلیم دست ساعت موعود میشوم
با خاطرات تلخ،خودم یک شب سیاه
در انتظار لجظۀ پدرود میشوم
یا میروم ز شهر شما با دل غمین
نومید «ساغری» که دلت بود میشوم

مژگان ساغر شفا

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *