آتش عشق سینه سوز از تو

آتش عشق سینه سوز از تو
سیل چشمان اشکبار از من ”
با همین خنده های زیبایت
میکنی جان و دل شکار از من
سینه در اضطراب پی در پی
شوق یک انقلاب را دارد
هی بلرزد برای تخریبم
تا بگیرد صلاح کار از من
آمدی تا به کشور فکرم
کودتای جنون بپا کردی
هرچه دارد قرار و آرامش
میکند مثل تو فرار از من
ای فدای قشنگیی چشمت
خوب های جهان یک عاشق
با دو سه تا چهار لبخندت
می بری جمله اختیار از من
گاه مثل ستاره شو پیدا
در افق یا کناره ی بامم
تازه تر کن شکوه هستی را
تیره تر گشته روزگار از من
* تک بیت از محمد رضا جنتی محب
محمد خردمند
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *