خوشم مانند سروِ سایه افگن؛ در سرم باشی

خوشم مانند سروِ سایه افگن؛ در سرم باشی
به شاخ و برگ تو تکیه زنم، دور و برم باشی
سرم را بر سر آرامش زانوی خود بگذار
شوي احساس پرواز ِ من و بال و پرم باشی
تو ای کوه غرور من کنارت من نمی لرزم
نگين قلب من الماس؛ درتاج سرم باشی
به لبخندي پرستو ها مكن غنچه دهن را باز
تو بر پيك بهارم بشگفي تامنظرم باشي
به پاییزم بزن اردیبهشت مهربانی را
خزانم را بهاران؛ نه که فصل دیگرم باشی.
بيا آتش بزن بر زمهریر بی تو بودنها
شبِ تار مرا روشن نمایی اخگرم باشی.
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *