عاشق عشق خودت باش، وفا داری کن
هرگز از عاطفه ات بازیی طفلانه نساز
خاک بر فرق دو سه عاشق بازاری کن
سینه از کینه صفا کن همه را خوب ببخش
آبشار ادب از چشمهی دل جاری کن
قلب بیچاره اگر گشته گرفتار کسی
بر نجات (دِلَک) خویش به خود یاری کن
چشمها معدن رازند و نگاهها پردرد
همدمی باش به قلب کس وغمخواری کن
تو نمایانگر احساس دل و جان استی
جان به قربانت از این عشق نگهداری کن
محمد خردمند