دنیا چه سرد بی پک سیگار یک کسی
در تُنگ تنگ شیشه یی جانِ خویشتن
ماهی چه زود گشته گرفتار یک کسی
باجان سروده ام غزل و چون غزل شدم
روحم شده ترانه و اشعار یک کسی
گفتم گناه بود که من عاشقت شدم؟
دیدم بی اعتناست به گفتار یک کسی
گاهی شبیه رود ز خود هم گریختم
پیوسته ام به برکه ی افکار یک کسی
شاید که محو می شوم از آفتاب عشق
تا سر کنم به سایه ی دیوار یک کسی
شگوفه باختری