من و بر هر سر مو معجزهٔ آینه بستن
همرهانم همه رفتند به هر جایی و اما
راه خود را نشد از من، نشد از کعبه گسستن
جاده و لایتناهی ماه رفتهست به سجده
شب قدر است و من و دغدغهٔ از من رستن
در اتاق دل خود باشی یا بر سر کوچه
عشق بسیار عجیب است تو را میکشد از تن
اقرأ گویی و نگویی همه مشغول به غیر اند
تو و تنهایی و اینجا همه بیهوده پرستن
خالده فروغ