ناله ی مولایی

ناله ی مولایی
کلید قفل دردم ، عاشقم ، بشکسته دیوارم
خدایم عشق ، جانم عشق ، پروا نیست از دارم
پر از رقصم ، پر از سازم ، قفس بشکسته آوازم
به صبح خویش می نازم ، ز سر افتاده دستارم
اگر خورشید در دام است ، اگر آیینه بدنام است
کی میگوید که فرجام است ، اگر لبریز دیدارم
اگر آهنگ خاموشم، وگر تنها فراموشم
نوای تست در گوشم ، ز عشق تست تکرارم
فقط درد است استادم ، وطنآغوش فریادم
وفریادی که آزادم ، و تا دیدار بیدارم
تو دانی فصل سردم را، زبان لال دردم را
و درد کوچه گردم را ، که از بن بست بیزارم
اگر از شعله باغم من ، اگرویران داغم من
پریشان چراغم من ، به دل آتش نگهدارم
نه مجنونم نه هشیارم ، نه ناچیزم نه بسیارم
نه چون کوهم نه هموارم ، فقط عشق است اسرارم

(اسد بدیع)
(اسد بدیع)

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *