یا بدیع الجمال قد اهویک

یا بدیع الجمال قد اهویک
قلبی المبتلی تحیر فیک
بلغ الدمع و اصلاً لراه
یوم سوء هجرت من وادیک
لو ملکت الملاک ماء رضیٰ
بعد ما قد قدرت رق ملیک
قد حکاه الوشاهٔ من نصبی
فأتانی و فال ما یبکیک
قلت داء البعاد یا سکنی
قال وصلی رجوت أن یشفیک
و دنی من وسادتی و رویٰ
لی حدیثاً بلحظه الفتیک
قال ما تبغنی فقلتُ له
یا مسیحی مدامهٔ من فیک
فسقانی و قال لست تریٰ
میته بعدها لعمر أبیک
سُرّ قلب الحزین من رشأٍ
فبقی فارغاً عن التفکیک
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *