در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است

در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است
شمشاد و سرو و طوبی با قامتت غلام است
در هر کجا که بینم اوصاف خلق و خویت
با سومنات و مسجد «ما قال » زین کلام است
چون غنچه لب گشایم وصف تو را نمایم
غیر از حدیث رویت دیگر مرا حرام است!
حسن بتان عالم رو در زوال دارد
در اوج خوبرویی مهر تو را قیام است
چشم سیاه‌مستت بیگانه از نگه شد
هندوی خال لعلت ناآشنای رام است
ما پختگان عشقیم در مجمر غم تو
مگذار بوالهوس را از بس هنوز خام است
از قسمت نخستین عشقت به ما رسیده
آیینه با سکندر جم را حواله جام است
با عهد گلعذاران زنهار دل مبندید
از عندلیب گلشن با گوشم این پیام است!
در بارگاه وصلت جان تحفه برد طغرل
شمشیر خون‌چکانت از بس که بی‌نیام است
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *