نمی‌خندد

نمی‌خندد
اگـر آدم نه خندد زنده‌گی یـک‌سر نمی‌خندد
زمین با جمله موجودات بحر و بر نمی‌خندد
خدا زیبا، تو زیبا، گفتن و خندیدنت زیبـا
بخند ای آدم زیبا! که گاو وخر نمی‌خندد
خـدا با زیور خندیدن انسان را مـزین کرد
به غیر از آدمی جنبنده‌ی دیـگر نمی‌خندد
جهان سرشار زیبایی، بشر، شه‌کـار زیبایی
درین بازار زیبایی، کسی بـی زر نمی‌خندد
گـُل لبـخند اگـر بـر چهره‌ی کـاذب نمی‌زیبد
به خر هم دور گردن رشته‌ی گوهر نمی‌خندد
جبینِ تـُرش آژنـگـین زمینِ مـرده را مـانـد
کـه هرچه گل بکاری بین خاکستر نمی‌خندد
من از غـم خوردنِ غُربت گزینان خوب فهمیدم
به هرجایی که باشد طفل، بی مادر نمی‌خندد
الفت ملزم
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *