Simin Behbahani – سیمین بهبهانی
اگر دردی نباشد
اگر دردی نباشد اگر دستی کسی سوی من آرد گریزم از وی و دستش نگیرم به چشمم بنگرد گر چشم شوخی سیاه و دلکش و…
آتش دامنگیر
آتش دامنگیر ز شب نیمی گذشت و پرتو ماه به کنج کلبه ام ناخوانده سر زد سپیدی بر سیاهی های جانم ز نو نقشی دگر…
نیلوفر آبی
نیلوفر آبی کاش من هم، همچو یاران، عشق یاری داشتم خاطری می خواستم یا خواستاری داشتم تا کشد زیبا رخی بر چهره ام دستی ز…
نازک تن
نازک تن با آن که از صفا چو بهاری نشسته ام پنهان ز چشم ها به کناری نشسته ام تا شهسوار من رسد و خیزم…
لعنت
لعنت خواب و خیالی پوچ و خالی ، این زندگانی بود و بگذشت دوران به ترتیب و توالی، سالی به سال افزود و بگذشت هر…
گرهٔ کور
گرهٔ کور نیستم باده تا نشاط مرا بِرُبایی ز جام و نوش کنی نیستم شعله تا لهیب مرا با نفس های خود خموش کنی نیستم…
غنچهٔ راز
غنچهٔ راز چهره ام تازه چو برگ گل ناز است هنوز نگهم غنچهٔ نشکفتهٔ راز است هنوز به درنگی دل ما شاد کن، ای چنگی…
شعله های خشم وطن
شعله های خشم وطن گر شعله های خشم وطن، زین بیشتر بلند شود ترسم به روی سنگ لحد ، نامت عجین به گند شود پر…
سپیدار
سپیدار این حریفان همه هرجایی و پستند و تو نه کم ز پتیاره و پتیاره پرستند و تو نه این گدایان به تمنّای جُوی سیم…
دیدار
دیدار چه می بینم ؟ خدایا ! باورم نیست تویی : همرزم من ! هم سنگر من چه می بینم پس از یک چند دوری…
در آفتاب پشت پرچین
در آفتاب پشت پرچین کبوتر جان، کبوتر جان، کبوتر تنت مرمر، نُکت مرجان، کبوتر بزن بالی که برخیزد نسیمی که دارم آتشی بر جان، کبوتر….
چرا
چرا چرا رفتی، چرا؟- من بی قرارم به سر، سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ نه هنگام…
پولاد آبدیده
پولاد آبدیده جفای خلق و غم روزگار دیده منم وزین دو، رشتهٔ پیوند خود بریده منم شبم که سینهٔ من پرده دار اسرار است به…
باز هم
باز هم بیا بیا که به سر ، باز هم هوای تو دارم به سر هوای تو دارم ، به دل وفای تو دارم مرا…
افسون
افسون گفتم:«به جادوی وفا، شاید که افسونش کنم» آوخ که رام من نشد، چونش کنم، چونش کنم؟ از دل چرا بیرون کنم، این غم که…
آتش تمنا
آتش تمنا هوای وصل و غم هجر و شور مینا مُرد برو!برو! که دگر هر چه بود در ما مُرد لب خموش مرا بین که…
نوازش های چشمان کبودش
نوازش های چشمان کبودش ببین عمری وفادار تو بودم دلم جز با تو پیوندی نبسته چه سازم؟ نقش عشقی تازه چندی ست به خلوتگاه پندارم…
میراث
میراث آرام بگیر طفل من ، آرام وین شادی ی کودکانه را بس کن بنگر که ز درد ، پیکرم فرسود بیدردی بیکرانه را بس…
لاله های سرخ
لاله های سرخ گر سرو را بلند به گلشن کشیده اند کوتاه پیش قد بت من کشیده اند زین پاره دل چه ماند که مژگان…
گریز
گریز من می گریزم از تو و از عشق گرم تو با آنکه آفتاب فروزندهٔ منی ای آفتاب عشق نمی خواهمت دگر هر چند دلفروزی…
غرور
غرور سال ها پیش ازین به من گفتی که «مرا هیچ دوست می داری؟» گونه ام گرم شد ز سرخی ی ِ شرم شاد و…
شراب
شراب بودم شراب ناب به مینای زرنگار مستی ده و لطیف و فرح بخش و خوشگوار رنگم به رنگ لالهٔ خود روی دشت ها بویم…
سبزهٔ گمشده
سبزهٔ گمشده گر چه با آینهٔ خویی سر کار تو نبود با من این سنگدلی نیز قرار تو نبود غرق خون شد دل من، جام…
دو رنگی
دو رنگی همچو نور، از چشمم، رفتی و نمی آیی بی تو دیدهٔ جان را، بسته ام ز بینایی تا زمن شدی غافل، سرزدم به…
دختر ترنج
دختر ترنج محبوبِ من! نگاه دو چشم تو آشوب زای و وسوسه انگیزست مطبوع و دلپذیر و طرب افزاست خورشید گرم نیمهٔ پاییزست از روزن…
جیب بر
جیب بر هیچ دانی ز چه در زندانم ؟ دست در جیب جوانی بردم ناز شستی نه به چنگ آورده ناگهان سیلی ی سختی خوردم…
بی شکیب
بی شکیب نامه ام را به من باز ده- وای!… آنچه در او نوشتم، فریب است کی مرا عشقی و آتشی هست؟ کی مرا از…
باغ مهتاب
باغ مهتاب دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی ای گل وصل از تو عطرآگین…
افسانهٔ پری
افسانهٔ پری خفته در من دیگری، آن دیگری را می شناس چون ترنجم بشکن آنگه آن پری را می شناس من پری هستم به افسون…
یک دامن گل
یک دامن گل چون درخت فروردین، پرشکوفه شد جانم دامنی ز گل دارم، بر چه کس بیفشانم؟ ای نسیم جان پرور، امشب از برم بگذر…
نیک آشنا
نیک آشنا خواهم چو راز پنهان، از من اثر نباشد تا از نبود و بودم، کس را خبر نباشد خواهم که آتش افتد، در شهر…
موریانهٔ غم
موریانهٔ غم خندهٔ شیرین من ، ریا و فریب است در دل من موج می زند غم دیرین چهرهٔ شادان من ثبات ندارد داروی تلخم…
گو آفتاب برآید
گو آفتاب برآید آیات مصحف عشقم، کس خواندنم نتواند وان کس که مدعیم شد ، غیر از دروغ نخواند چونان سیاوش پاکم ، از دود…
گرفتند
گرفتند قلم چرخید و فرمان را گرفتند ورق برگشت و ایران را گرفتند به تیتر (شاه رفت) اطلاعات توجه کرده کیهان را گرفتند چپ و…
غبار ماه
غبار ماه ندیده ام گلی و غنچه ای به دامن خویش چه خیر دیده ام از سِیر باغ و گلشن خویش غبارِ ماهم و دامان…
شراب نور
شراب نور ستاره دیده فروبست و آرمید بیا شراب نور به رگ های شب دوید بیا ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت گل…
سبز و بنفش و نارنجی
سبز و بنفش و نارنجی سبز و بنفش و نارنجی، زرد و کبود و گلناری آویز لاله ها لرزان ، جوبار رنگ ها جاری رقص…
دو روز دیگر عید می رسد
دو روز دیگر عید می رسد همیشه دلم شور می زند، همیشه همین اضطراب من ترقه ناگاه می شود که می ترکد روی خواب من…
دام فریب
دام فریب گفتم که می خواهم تو را، باور مکن، باور مکن از جمع یاران پا مکش، با من به یاری سر مکن گر همچو…
جواب
جواب دلم، یاران! ز غم در اضطراب است امیدم نقش بی حاصل بر آب است. دگر از چشمهٔ خورشید قهرم که آبش – آنچه دانستم…
بی خبری
بی خبری بگذشت مرا، ای دل! با بی خبری عمری با بی خبری از خود، کردم سپری عمری چون شعله سرانجامم، خاموشی و سردی شد…
بار گسسنه
بار گسسنه چشمی سیاه و چهری، مهتاب رنگ داشت یک روز از در آمد و بنشست و بوسه خواست. آن بوسه جوی شوخ – که…
افسانهٔ زندگی
افسانهٔ زندگی همنفس ، همنفس ، مشو نزدیک خنجرم ، آبداده از زهرم اندکی دورتر ! که سر تا پا کینه ام ، خشم سرکشم…
یک سحر
یک سحر سحری به دلنوازی ز درم درآ و بنشین به کنار خود به بازی بنشان مرا و بنشین من اگر ادب پسندم، ننشینم و…
نیاز
نیاز بی تو، ای روشنگر شب های من! بوسه می زد ناله بر لب های من در دلم از وحشت بیگانگی خنده می زد لالهٔ…
موج خیز
موج خیز باور نداشتم که چنین واگذاریم در موج خیز ِ حادثه، تنها گذاریم آمد بهار و عید گذشت و نخواستی یک دم قدم به…
گمشده
گمشده به زیبنده و نازنین کودکی پلیدان ناکس نظر دوختند ربودند او را به افسون و رنگ به ناکس تر از خویش بفروختند پدر رنج…
گر بوسه می خواهی
گر بوسه می خواهی گر بوسه می خواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو این جا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان…
عود
عود سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم از کوی تو آشفته تر از موی تو رفتیم بگذار بمانند حریفان همه چون ریگ…
شبکرذ
شبکرذ بر گو که چه می جویم، بنما که چه می خواهم؛ چون شد که در این وادی، سرگشته و گمراهم؟ از عشق اگر گویی،…