چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه

چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه خال از رخ زنگی بزدایی شب یلدا

ادامه مطلب

دندان و عارض بتم از من ببرد هوش

دندان و عارض بتم از من ببرد هوش کاین در نوش طعمست ، آن ماه مشکپوش جوشان شده دو زلف بت من بروی بر جانم…

ادامه مطلب

زین هر دو زمین هر چه گیا روید تا حشر

زین هر دو زمین هر چه گیا روید تا حشر بیخش همه روئین بود و شاخ طبر خون

ادامه مطلب

غلیواج از چه مبشوم است ؟ از آنکه گوشت بر باید

غلیواج از چه مبشوم است ؟ از آنکه گوشت بر باید همه ایرا مبارک شد که قوتش استخوان باشد

ادامه مطلب

گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست

گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست گوید نتوان کرد ز یک نقطه دهانی گویم ز تن خویش میانت کنم ای ماه گوید نتوان…

ادامه مطلب

هیون چو جنگ بر آورد و یون فکند بر او

هیون چو جنگ بر آورد و یون فکند بر او بگوش جنگ نماید همی خیال دوال

ادامه مطلب

ابلق ایام را تا بر نشیند میرود

ابلق ایام را تا بر نشیند میرود سبز خنگ چرخ پیش قدر او پالادۀ

ادامه مطلب

ای ترک میر ، فتنۀ بغما و خلخی

ای ترک میر ، فتنۀ بغما و خلخی هم سر و مشک زلفی و هم ماه گلرخی همچون بهار خرّم دردیده خرمی همچون همای فرّخ…

ادامه مطلب

بلبل همی سرآید چون بارید

بلبل همی سرآید چون بارید قالوس و قفل رومی و جالینوس

ادامه مطلب

تو چگونه رهی که دست اجل

تو چگونه رهی که دست اجل بر سر تو همی زند سر پاس

ادامه مطلب

چون به ایشان باز خورد آسیب شاه کامیاب

چون به ایشان باز خورد آسیب شاه کامیاب جنگ ایشان عجز گشت و سحر ایشان بادزم

ادامه مطلب

رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او

رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او چنان کجا برود فوج فوج موج بحار فزو نشان همه کم کرد و رویشان همه پشت نشاطشان…

ادامه مطلب

سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار

سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار چه از برانه چه از آبکند و از فاراب

ادامه مطلب

غزل رودکی وار نیکو بود

غزل رودکی وار نیکو بود غزلهای من رودکی وار نیست اگر چه بکوشم بباریک وهم بدین پرده اندر مرا بار نیست

ادامه مطلب

مگر ز چشمۀ خورشید روز دولت تو

مگر ز چشمۀ خورشید روز دولت تو ندید خواهد تا روزگار حشر زوال

ادامه مطلب

وان پول سدیور ز همه باز عجب تر

وان پول سدیور ز همه باز عجب تر کز هیکل او کوه شود ساحت بیدا

ادامه مطلب

از آرزوی روی گل و روی دوستان

از آرزوی روی گل و روی دوستان زرّین شدست روی من و روی بوستان

ادامه مطلب

ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم

ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم من خنج تو طلبم تو رنج من طلبی

ادامه مطلب

بلفظ هندو کالنجر آن بود معنیش

بلفظ هندو کالنجر آن بود معنیش که آهن است و بدو هر دم از فساد خبر

ادامه مطلب

تو نبینی که اسب توسن را

تو نبینی که اسب توسن را بگه نعل بر نهند لبیش

ادامه مطلب

چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر

چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر خرشید یکی ذرّه ز نور قمرستی چون دو لب او گر شکرستی بجهان در صد بدرۀ زر…

ادامه مطلب

دو چیز را حرکاتش همی دو چیز دهد

دو چیز را حرکاتش همی دو چیز دهد علوم را درجات و نجوم را احکام

ادامه مطلب

سپهسالار ایران کز کمانش

سپهسالار ایران کز کمانش خورد تشویر ها برج دو پیکر

ادامه مطلب

فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی

فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی بدین زره ببری و بدان ز ره ببری

ادامه مطلب

من ز تیم تو بتیمار گرفتار شدم

من ز تیم تو بتیمار گرفتار شدم تو بتیمار مهل ، باز به تیم آر مرا

ادامه مطلب

وگر چو گرگ نپوید سمندش از گرگانج

وگر چو گرگ نپوید سمندش از گرگانج کی آرد آن همه دینار و آن همه زیور

ادامه مطلب

از فتح و ظفر بینم بر نیزۀ تو عقد

از فتح و ظفر بینم بر نیزۀ تو عقد وز فرّ و هنر بینم بر دیزۀ تو یون

ادامه مطلب

ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی

ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی وز…

ادامه مطلب

بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد

بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد بمن نشاط و ببد خواه من عذاب دهد یکی چنانکه خدایش همه عذاب دهد یکی چنان که خدایش…

ادامه مطلب

تویی آن داور محکم که از دادش بنی آدم

تویی آن داور محکم که از دادش بنی آدم بیارامیده در عالم چو مؤمن در حق شیذر

ادامه مطلب

چون سیم سفچه شاخ درختان جویبار

چون سیم سفچه شاخ درختان جویبار چون زرّ خفچه برگ درختان بوستان گر بوستان بباد خزان زرد شد رواست اندی که سرخ ماند روی خدایگان

ادامه مطلب

ز بهر آنکه همی گرید ابر بی سببی

ز بهر آنکه همی گرید ابر بی سببی همی بخندد بر ابر لالۀ گلزار

ادامه مطلب

سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری

سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان

ادامه مطلب

کجا من چشم دارم بر سخایت

کجا من چشم دارم بر سخایت گل لاله نروید از سماروغ

ادامه مطلب

ملک چو اختر و گیتی سپهر و در گیتی

ملک چو اختر و گیتی سپهر و در گیتی همیشه باید گشتن چو بر سپهر اختر

ادامه مطلب

همیشه دانش ازو شاکرست و زر بگله

همیشه دانش ازو شاکرست و زر بگله از آنکه کرد مر این را عزیز و آنرا خوار

ادامه مطلب

ار یقین خواهی که بینی از گمان آویخته

ار یقین خواهی که بینی از گمان آویخته آنکه آن فربه سرینش بنگر و لاغر میان

ادامه مطلب

ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ

ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ

ادامه مطلب

بنام و کنیتت آراسته باد

بنام و کنیتت آراسته باد ستایشگاه شعر و خطبه تا حشر

ادامه مطلب

جزوی و کلی از دو برون نیست آنچ هست

جزوی و کلی از دو برون نیست آنچ هست جز وی همه تو بخشی و کلی همه خدای من از خدای و از تو همی…

ادامه مطلب

حکایت کند نرگس اندر چمن

حکایت کند نرگس اندر چمن ز چشم دلارام روز خمار ز مینا یکی شاخ دیدی لطیف درم برگ آن شاخ و دینار بار چو فیروزه…

ادامه مطلب

ز بهر سور ببزم تو خسروان جهان

ز بهر سور ببزم تو خسروان جهان همی زنند شب و روز ماه بر کوهان

ادامه مطلب

سر زلف مشکین جانان من

سر زلف مشکین جانان من مرا کشت و پیچید بر جان من ایا ترک سیمین تن سنگدل هویدا بتو راز پنهان من دو ابرند زلف…

ادامه مطلب

کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت

کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت بهر شبی و سپارد بناقد وزّان

ادامه مطلب

من طالب خنج تو شب و روز

من طالب خنج تو شب و روز اندر پی کشتنم چرائی

ادامه مطلب

از دولت عشق است به من بر دو موکل

از دولت عشق است به من بر دو موکل هر دو متقاضی به دو معنی نه به همتا این وصف دلارام تقاضا کند از من…

ادامه مطلب

ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب

ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب لالۀ سنبل حجابی یا مه عنبر نقاب

ادامه مطلب

به مستحقان ندهی هرآنچه داری و باز

به مستحقان ندهی هرآنچه داری و باز دهی به معجر و دستار سبزک و سیماک

ادامه مطلب

جلالش بر نگیرد هفت کشور

جلالش بر نگیرد هفت کشور سپاهش بر نگیرد هفت گردون

ادامه مطلب

حلقهٔ زلفش به گل بر غالیه دارد همی

حلقهٔ زلفش به گل بر غالیه دارد همی گل به بوی غالیه سنبل به بار آرد همی نیست سنبل کان خط مشکین آن ترک منست…

ادامه مطلب