قصاید – صائب تبریزی

در موعظه و تخلص به مدح نبی اکرم (ص) تا نگردیده است خورشید قیامت آشکار مشت آبی زن به روی خود ز چشم اشکبار در…

قصیده هفتم در مدح شاه عباس دوم روی در برج شرف آورد دیگر آفتاب کرد ازین تحویل عالم را مسخر آفتاب کشور ایجاد را از…

در تهنیت جلوس مجدد شاه صفی بر تخت با نام شاه سلیمان دگربار از جلوس شاه دوران دو چندان شد نشاط اهل ایران نشست از…

در مدح نواب ظفرخان اگر چه از نفس گرم برق سوزانم صدف چو واکند آغوش، ابر نیسانم اگر به مار رسم سنگ مغز پردازم وگر…

قصیده ششم در مدح شاه عباس دوم هوا را کند پر ز اختر شکوفه زمین را کند بحر گوهر شکوفه ز پیراهن یوسفی مغزها را…

در توصیف اشرف کیمیای خوشدلی خاک دیار اشرف است صیقل دلها هوای بی غبار اشرف است آسمان یک برگ سبز از نوبهار اشرف است عشرت…

در ورود شاه عباس دوم به شهر اشرف کرد تا پابوس اشرف کشور مازندران زین شرف بر ابر می ساید سر مازندران از برای توتیا…

قصیده سوم در مدح شاه عباس دوم زنگی شب را کند خورشید منظر ماهتاب مهره گل را دهد تشریف گوهر ماهتاب شست داغ تیرگی از…

در توصیف دومین پلی که بر زاینده رود بسته شده شد دو بالا زین پل نوآب و تاب زنده رود طاق ابرویی چنین می خواست…

قصیده اول در مدح شاه صفی نشست گل به سریر چمن سلیمان وار گشود چون پریان بال، ابر گوهربار شکوه از افق شاخ همچو صبح…

قصیده دوم در مدح شاه عباس دوم هزار شکر که گوهر فروز جاه و جلال به خانه شرف آمد به دولت و اقبال ز درد…

در توصیف کابل و مدح نواب ظفرخان خوشا عشرت سرای کابل و دامان کهسارش که ناخن بر دل گل می زند مژگان هر خارش خوشا…

قصیده اول در مدح شاه عباس دوم ای زمان دلگشایت نوبهار روزگار صبح نوروز از جبین بخت سبزت آشکار طینت پاک تو از خاک شریف…

ایضا در وصف زاینده رود می شود جان تازه از بوی بهار زنده رود زنده می گردد دل از سیر کنار زنده رود هست در…

در شکست یافتن داراشکوه از قلعه داران ایرانی قندهار شکر کز اقبال روزافزون شاه تاجدار آفتاب فتح طالع شد ز برج قندهار مظهر صاحبقرانی، شاه…

قصیده اول در مدح شاه عباس دوم و تهنیت ورود او به اصفهان منت ایزد را که با اقبال و دولت همعنان روی در برج…

در توصیف صفی آباد می می چکد از آب و هوای صفی آباد جامی است پر از باده بنای صفی آباد اشرف که بهشت است…

قصیده پنجم در مدح شاه عباس دوم سرمه چشم ملایک شد غبار اصفهان از وجود فایض الجود شهنشاه زمان شاه عباس بلند اقبال کز پیشانیش…

در توصیف زاینده رود چشمه حیوان ندارد آب و تاب زنده رود خضر و آب زندگانی، ما و آب زنده رود نیست آب زندگی را…

قصیده اول در مرثیه شاه صفی پادشاهی و جوانی سد راه او نشد کرد چون ادهم ز ملک عالم فانی کنار در خور اقبال روزافزون…

در توصیف زاینده رود و پل آن زنده رود از جلوه مستانه طوفان می کند پل به آیین تمام امسال جولان می کند سایبان ها…

قصیده اول درتهنیت ورود شاه عباس دوم از مازندران به اصفهان منت خدای را که سلیمان روزگار آمد به تخت سلطنت از سیر و از…

در مدح شاه سلیمان و تاریخ بنای عمارت هشت بهشت اصفهان شد غیرت افزای بهشت جاودان زین بنای تازه سلطان سلیمان زمان صاحب اقبالی که…

قصیده چهارم در مدح شاه عباس دوم کرد میزان حساب آماده بهر خاکیان از شب و روز مساوی میر عدل نوبهار از شکوفه نامه اعمال…

در مدح نواب خواجه ابوالحسن تربتی پدر ظفرخان اقبالمند آن که به تأیید کردگار در زیر پا نظر کند از اوج اعتبار تعمیر آب و…

قصیده دهم در مدح شاه عباس دوم شد از بهار دل افروز، عالم امکان به رنگ دولت صاحبقران عهد، جوان سپهر مرتبه عباس شاه کز…

در صفت گرما و مدح شاه عباس دوم بس که شد تفسیده عالم از فروغ آفتاب چون پر پروانه می سوزد کتان در ماهتاب در…

قصیده دوم در مدح حضرت سیدالشهداء (ع) خاکیان را از فلک امید آسایش خطاست آسمان با این جلالت گوی چوگان قضاست پرده خارست اگر دارد…

در فتح قندهار و مدح شاه عباس دوم صبح ظفر ز مطلع دولت شد آشکار طی شد بساط ظلمت ازین نیلگون حصار تشریف نور داد…

قصیده دوم در مدح شاه صفی ای روی چون بهشت ترا کوثر آینه رخسار آتشین ترا مجمر آینه در جلوه گاه حسن تو چون پرده…

در تعمیر تربت پاک امیرالمؤمنین علی (ع) و آوردن نهری از فرات به نجف به فرمان شاه صفی منت خدای را که به توفیق کردگار…

در مدح شاه عباس دوم و تاریخ اتمام بنای تالار عالی قاپو منت ایزد را که از لطف خدای مستعان عالم افسرده شد از باد…

قصیده دوم در مدح حضرت رضا(ع) عقل ضعیف خویش نگه دار از شراب در زیر بال موج منه بیضه حجاب تا از سهیل عقل توان…

در توصیف جشن بهار و مدح نواب ظفرخان تذرو بال فشان گردد از غبار بسنت رود بهار به گرد از گل عذار بسنت گذشت فصل…

شفای شه به دعا از خدا طلب کرده خدایا شاه ما را صحت کامل کرامت کن به غیر از درد دین از دردها او را…

قصیده مردم به زرق طره دستار می روند خرمهره اند و در پی افسار می روند در کوچه های شهر چرا خون نمی رود؟ زینسان…

در افتتاح پل خواجو اصفهان یک دل روشن ز چراغان شده است پل ز آراستگی تخت سلیمان شده است باده چون سیل ز هر چشمه…

در وصف کعبه و تخلص به مدح امیرالمؤمنین علی (ع) ای سواد عنبرین فامت سویدای زمین مغز خاک از نهکت مشکین لباست خوشه چین موجه…

قصیده نهم در مدح شاه عباس دوم زهی عذار تو آیینه دار حیرانی عرق به روی تو واله چو چشم قربانی ز خط سبز، پریزاد…

در تهنیت ورود شاه عباس دوم به اصفهان چه دولت بود یارب اصفهان را در کنار آمد که از خاور زمین صاحبقران کامکار آمد به…

قصیده اول در مدح حضرت رضا (ع) این حریم کیست کز جوش ملایک روزبار نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار کیست یارب شمع…