قصیده دوم در مدح شمس الدین وزیر

صدرا ، مساعی تو مؤید بود همی
و ز تو نظام دین محمد بود همی

تو شمس دینی و بفضای بهای تو
دین را جمال و زینت بی حد بود همی

در هند و روم و ترک نباشد نشان شیر
تا رای تو چو روی مهند بود همی

خاک ستانهٔ تو ، که چرخ سیادتست
از روی چرخ افزون مسند بود همی

کردار تو بخیر مشهر شدست و باز
گفتار تو بصدق مؤید بود همی

فضل تو و سخاوت تو ده قصیده اند
کان را ثبات ذکر مخلد بود همی

اسباب ملک از تو مهیا شود همی
و ارکان شرع از تو مشید بود همی

آن زمره را که فاضل تحصیل دولتند
اندر زمانه صدر تو مقصد بود همی

چشم مخافان تو و روز حاسدانت
از هیبت تو ابیض و اسود بود همی

هر عالمی ، که مشکل آفاق حل کند
در مجلس تو عاجر ابجد بود همی

یک نکتهٔ کمینه ز انواع دانشت
سرمایهٔ خلیل و مبرد بود همی

تا رونق کمال ندارد بنزد عقل
هر جا که از علوم مجدد بود همی

بادا مرکب از تو همه مفردات مجد
تا در سخن مرکب و مفرد بود همی

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *