خلاصهٔ سخن پنجم

خلاصهٔ سخن یازدهم
چه باک؟ امروز اگر ره دور باشد
اگر فردا به منزل حور باشد
گر از معشوق صد جور و جفا خاست
چو رخ بنمود عذر جرمها خواست
و گر خونت همی ریزد جمالش
چو یار آید ز در می‌کن حلالش
حکایت دوازدهم
شنیدم حاجییی احرام بسته
چو در ریگ بیابان گشت خسته
بخود گفت: ار چه پر تشویش راهست
جمال کعبه نیکو عذر خواهست
اگر در خانه خود را قید سازی
کجا مرغ حرم را صید سازی؟
ز هجران گر چه داری صد شکایت
به روز وصل بگذار آن حکایت
به ماهی گر پدید آید گناهی
توان بخشید جرمش را به ماهی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *