آن شوخ دلنواز چو کبک دری گذشت

آن شوخ دلنواز چو کبک دری گذشت
از دور ديد سوی من و سرسری گذشت
همراه غير جوره ز پيش دکان من
چين بر جبين به طنطنهٔ دلبری گذشت
شکر خدا که کاکل مشکين آن صنم
در دور خط ز رسم و ره کافری گذشت
پيری نجات داد مرا از بلای فسق
شکر خدا که دورۀ دامن تری گذشت
امروز چشم مست تو اعجاز می کند
طرز نگاه کردنت از ساحری گذشت
گوساله سازی و بت و بتخانهٔ نماند
مکر و فريب آذری و سامری گذشت
سرگرم کار بودی به دکانت عشقري
در بين موتر آن مهٔ کاکل زری گذشت
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *